افشای سانسورهای «شبهای برره» پس از ۲۰ سال: قاسمخانی از پایان ناگهانی سریال میگوید
مهراب قاسمخانی، نویسنده نامآشنای سریال پرطرفدار «شبهای برره»، پس از گذشت دو دهه از پخش این مجموعه طنز، در گفتگویی جنجالی با برنامه «ساطور» به میزبانی منصور ضابطیان، پرده از زوایای پنهان سانسور در این سریال و همچنین پایان ناگهانی و بیسرانجام آن برداشت.
سانسورهای «شبهای برره»: از «قاسمخان دماغ کوفته» تا حذف عکس رضاشاه
قاسمخانی در این مصاحبه با یادآوری خاطرات تلخ و شیرین از دوران تولید «شبهای برره»، به بیان نمونههایی از سانسورهای اعمال شده بر این سریال پرداخت. او با اشاره به محدودیتهایی که در مورد استفاده از نامها و تصاویر وجود داشت، گفت: «یک عکس از خودم با سبیل به دیوار زده بودم و اسمش را قاسم خان دماغ کوفته گذاشتم، گفتند توهین است! یک واژه داشتیم به نام «حمام فینگ»؛ گفتند توهین به حمام است! عکس رضاشاه را هم بالای میز زده بودیم. این تصویر دو سه قسمت نشان داده شد، اما بعد گفتند دیگر تکرار نشود. حتی گفتند کادر را طوری ببندید که فقط پایین عکس دیده شود و سرش مشخص نباشد. بعدتر هم گفتند کلاً آن را حذف کنید. هر روز برایمان یک سورپرایز جدید بود!»
پایان ناگهانی و بیخبر از «شبهای برره»: «ما هم نمیدانیم!»
یکی از تلخترین بخشهای این مصاحبه، اشاره قاسمخانی به پایان ناگهانی سریال «شبهای برره» بود. او با ابراز تعجب از این اتفاق، گفت: «از اخبار شنیدیم که اعلام کردند سریال تمام شده است. در خانه بودیم که همسرم زنگ زد و گفت: «سریال تموم شد!» هیچکس به ما خبر نداده بود. حتی مدیران زنگ زدند و پرسیدند: «تو چیزی شنیدی؟» و وقتی گفتم نه، گفتند: «ما هم نمیتوانیم چیزی بگوییم». به این ترتیب سریال نصفه ماند و دیگر بازپخش نشد. دقیقا هم نفهمیدیم مشکل مربوط به چه بود؟»
قاسمخانی: سانسور، نشانهای از ضعف است
قاسمخانی در ادامه با نگاهی موشکافانه به مقوله سانسور، آن را به دو دسته تقسیم کرد: سانسوری که برای حفظ جامعه انجام میشود و سانسوری که برای حفظ قدرت اعمال میشود. او با اشاره به اینکه با نوع اول موافق است، افزود: «اما سانسوری که برای حفظ قدرت است، نه برای حفاظت از جامعه. این نوع، نشانهی اقتدار و قدرت نیست؛ نشانهی ضعف است. از عدم اعتمادبهنفس میآید. یعنی تو فکر میکنی در گفتگوی آزاد میبازی. من نمیخواهم حرفم سانسور شود؛ دوست دارم در گفتوگویی آزاد حضور داشته باشم.»
خودسانسوری: آسیب پنهان سانسور
نویسنده «شبهای برره» با اشاره به آسیبهای ناشی از سانسور، به خودسانسوری در میان هنرمندان اشاره کرد و گفت: «از این چیزهای عجیب زیاد داشتیم. همینها باعث میشود وقتی داری مینویسی، مدام فکر کنی: «این را ننویسم، آن را ننویسم…» یکی از آسیبهای سانسور این است که تصویری غلط و غیرواقعی به جامعه میدهی. انگار بهجای اینکه آینه جلویشان بگذاری، برایشان کارتپستال میفرستی. فقط بخشهای قشنگ را نشان میدهی. آسیب دیگرش به خود هنرمند برمیگردد. ذهنش دچار خودسانسوری میشود؛ حتی در جاهایی که اصلاً نیازی به سانسور نیست.»
تأثیرگذاری کمدی: آرزویی که محقق نشد
قاسمخانی در پایان این گفتوگو با ابراز تأسف از کاهش فضای طنز در جامعه، گفت: «کار ما یک شوخی است که تمام میشود. تأثیری که دلم میخواهد بگذارم این است که ذائقهی کمدی مخاطب بهتر شود؛ به چیزهای شریفتر بخندد. اما حالا فضا آنقدر از دست رفته که دیگر نمیتوانیم تأثیر بگذاریم. فکر میکنم چیزهایی که به نظر من بامزه است، شاید امروز برای مردم خندهدار نباشد. آنها ترجیح میدهند به چیزهای دیگری بخندند.»
افشاگریهای مهراب قاسمخانی در مورد سانسور و پایان ناگهانی «شبهای برره»، بار دیگر بحث داغ محدودیتهای هنری در ایران را به جریان انداخت. این مصاحبه نشان میدهد که چگونه سانسور میتواند خلاقیت هنری را محدود کرده و حتی به نابودی یک اثر محبوب منجر شود.
نظرات (0)
در حال بارگذاری نظرات...